10 اصل مهم ترکیب بندی در عکاسی
از بحث های گسترده درباره ی خلاقیت در عکاسی یک گام به عقب برگردیم و نگاهی به عناصر واقعا اساسی در عکاسی بیاندازیم. اگر چه بطور کلی در هنر و در مبحث ترکیب بندی عناصر زیادی را میتوان نام برد اما در این مقاله 10 اصل از مهمترین اصول ترکیب بندی در عکاسی را بررسی می کنیم که تقریبا شامل قسمتهای حیاتی هر عکسی که میگیرید میباشد که هر عکاسی در شروع باید آنها را بداند.
این اصول به دو دسته ی کلی تقسیم می شوند : اشیا و روابط بین آنها . این موارد چیزی کمتر از مباحث خلاقیت نیستند.
اشیاء Object
شش عنصر اول مربوط به اشیای مختلفی است که در عکس شما وجود دارد از ساده تا پیچیده . این عناصر به چیزهای دیگری در عکس و همچنین مرزهای ترکیب بندی بستگی ندارند. هر شی در عکس شما ، این مشخصات را به یک مقدار و اندازه نمایان می سازد گاهی اوقات واضح و گاهی پنهان. 6 عنصر پایه ای که در ساختن عکس شما نقش اساسی ایفا می کنند به شرح ذیل می باشد.
1- نقطه ( Point )
ساده ترین عنصر در ترکیب بندی نقطه می باشد.
نقطه ها کمی گمراه کننده هستند چون از لحاظ ریاضی ابعاد صفر دارند. اما در عکاسی کمی سهل تر با آن برخورد می کنیم. یک نقطه یک ناحیه کوچک یا تقاطع دو ناحیه مورد علاقه در عکس می باشد.
ستاره های آسمان در عکس جزو نقاط محسوب می شوند. دو نقطه از دو کوه به هم می رسند نیز با ایجاد یک تقاطع ، چشم ببینده را به خود جلب می کند. نقاط در عکاسی اهمیت دارند چرا که آنها یکی از اساسی ترین راه های جلب توجه ما هستند . جلب توجه به مناطق خاص عکس .
در عکس زیر چه عنصری چشم شما را بیشتر به خود معطوف می کند ؟ پاسخ سریعا مشخص می شود.
- عکاس: محمد رضا شجاعی – نقطه در عکاسی
بله . درست است . نوک قله یک جاذبه خاص به سمت خودش ایجاد می کند. چشم ما خطوط شیب دار را دنبال می کند و در همان نقطه قرار و آرام میگیرد. اگر این “نقاط” در عکس باشند میتوانید چشم ببینده و نظر او را جلب کنید .احتمالا این سوال را در ذهن دارید که چرا نقاط اینقدر در عکاسی اهمیت دارند؟ . به خاطر اینکه آنها کمک می کنند تا عکس ساختار پیدا کند.
2- خطوط ( lines )
عنصر ساده دیگر در عکاسی خط می باشد. در مقایسه با نقطه که توجه مخاطب را به خود جلب می کند ، خطوط بیشتر مسیرهایی هستند که مخاطب آن را دنبال می کند. یا یک مرز هستند. مانند خط تقسیم بین آسمان و زمین. در واقع خطوط چشم را هدایت می کنند و از بخشی از عکس به بخش دیگر سوق می دهند.
همانند نقاط ، خطوط در عکاسی به همان حالتی که در هندسه می باشند تعریف نمی شوند. به لحاظ عکاسی هر چیزی که دو قسمت از عکس را به هم متصل می کند یا در ترکیب بندی امتداد دارد یک خط محسوب می شود. این شامل یک جاده منحنی یا سلسله کوه های ناهموار نیز میشود. مثلا لبه های ابرها نیز معمولا خط محسوب می شوند. در عکس زیر نگاه کنید چطور خطوط منحنی جاده چشم ما را از یک سمت عکس به سمت دیگر هدایت می کنند.
- عکاس: غلامرضا شمس ناتری – خط در عکاسی
خطوط همچنین نقش مهمی در اتصال دو عنصر مختلف عکس شما دارند. آنها میتوانند به تصویر ساختار بدهند که بخش مهمی در ایجاد احساس در عکس بصورت حساب شده و تعمدی می باشد. مسیری که از پیش زمینه به سمت پس زمینه هدایت می شود راهی است برای ایجاد حس پیوستگی در سراسر عکس .
گاهی اوقات خطوط در عکس خیالی هستند اما آنها هنوز هم وجود دارند. یعنی چه ؟ ، پرتره کودکی را تصور کنید که به یک کامیون اسباب بازی نگاه می کند .فاصله بین کودک و کامیون ممکن است خالی باشد. اما به هر حال برای بیننده مهم است. در واقع در اینجا نیز خطی وجود دارد که دو عنصر عکس را به هم پیوند می دهد که باعث میشود هر کدام تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند. هر چند این خط فرضی می باشد.
خطوط همان وزن و مرکز ثقلی که نقاط دارند را ندارند در عوض نقاط را به هم متصل یا از هم جدا می کنند یا چشم بیننده را به سمت آن چیزی که شما میخواهید هدایت می کنند. این باعث می شود که خطوط جزو مهمترین عناصر و المانها در ترکیب بندی یک عکس بشمار بروند. در عکس زیر بین آسمان و کوه یک خط مرزبندی وجود دارد. همچنین بین نواحی تیره و روشن تپه شنی که باعث جلب توجه ما می شود.
- عکاس: فرشاد سرخی
3- شکل ( Shapes )
اکنون از عناصر ساده به سراغ عناصر پیچیده می رویم. یعنی شکل ها.
شکل هامی توانند هر چیزی باشند. از هلال ماه تا شکل لبخند در صورت . هر نوعی از شکل تاثیر حسی خودش را بر عکس میگذارد. و تعمیم آن به بقیه شکل ها غیر ممکن است. یک دایره ممکن است به لحاظ حسی صلح آمیز باشد . یک قلب ، محرک و یک مثلت پویا . اما تنها چیزی که در مورد هر شکلی میتوان گفت آنست که قدرت جلب توجه ما را دارند. در عکس زیر شکل های موجود در بنا و معماری باعث توجه مخاطب به عکس می شود.
- عکاس: پوریا خلیلی – شکل در عکاسی
گاهش اوقات اشکال فقط یک شکل برای خودشان می باشند. اگر از خورشید عکس می گیرید یک شکل دایره ای شکل ایجاد می شود. اما مواقعی هست که اشکال مفهومی تر هستند. ابری منحنی روی یک دره منحنی شکل ، به کل عکس یک ترکیب و ساختار دایره ای میدهد. هر دو نوع از شکل اهمیت دارند. اولی باعث ایجاد جلب توجه می شود و دومی به عکس ساختار می بخشد.
در عکاسی ، روی اشکال تمرکز کنید حالا یا با حالت انتزاعی آنها یا شکل ظاهریشان. بیاد داشته باشید آنها در جذب چشم ما بسیار قدرتمند هستند به ویژه اشکال ساده ( دایره ، مثلت ، مربع ) و البته شکل های حیوانات و انسانها. بنابراین عکسِ خود را بر اساس آنها ترکیب بندی کنید و بسازید. در عکس زیر ، نحوه ترکیب بندی به گونه ای است که یک شکل مثلثی از تپه ( در حالت ضد نور ) ایجاد شده است که حس حرکت و عدم تعادل را القا می کند به همین خاطر استواری و صلابت درخت بیشتر نمایان می شود.
- عکاس: حسین ریاحی – شکل در عکاسی
4- بافت ( Texture )
بافت در یک شی ، نقش مهمی در تاثیر حسی و عاطفی آن دارد و باعث ایجاد توجه و جذابیت می شود.
چه حالتی به شما دست می دهد وقتی از شن های نرم و فضای مه آلود یک دریا با نور دهی طولانی ( لانگ اکسپوژر ) عکاسی می کنید ؟ در مورد کوه های خشن و با لبه های ناهموار در یک نور با کنتراست بالا چی ؟ بله این حس هایی است که از بافت تصویر به شما منتقل می شود.
گاهی اوقات خود بافت ها موضوع (سوژه) عکاسی شما می باشند. مانند الگو های روی شن ها یا موج های دریا. با این حال اغلب اوقات بافت ها عناصر مستقلی در یک عکس بزرگ می باشند. یا بُعد و خصوصیتی به موضوع شما می بخشند و یا اینکه فاصله بین دو موضوع را پر می کنند. در عکس زیر دانه های برف بر روی سقف ماشین به عنوان یک بافت جالب توسط عکاس به ثبت رسیده است.
- عکاس: علی چاوشی – بافت در عکاسی
مناطقی که بافت بیشتر دارند تمایل به جلب توجه بیشتری نیز دارند. بافتِ بیش از حد در قسمت هایی از عکس که خیلی مهم نیستند میتواند باعث انحراف و حواس پرتی بشود و کلیت عکس را به سمت پیچیدگی ببرد. در برخی مواقع ممکن است بافت ( تکستچر ) موضوع شما را به یک بعد حسی مهم تبدیل کند ، مانند منظره ی یک کوه که با یک بافت پر شده است. در عکس زیر کوه ها دارای بافت بسیار جذابی هستند که مورد هدف عکاس قرار گرفته اند.
- عکاس: حامد خلیلی – بافت ( تسکچر ) در عکاسی
5- رنگ ( Color )
هر چند در عکاسی سیاه و سفید با حذف رنگها می توانید ثبت های خلاقانه ای ایجاد کنید اما رنگ ها نیز باعث ایجاد تفاوت زیاد به لحاظ حس و حال در عکس و ترکیب بندی آن می شوند. هر رنگ حس و حال خود را به عکس تزریق می کند. مهمترین چیزی که باید در مورد رنگها بدانید رنگهای سرد و گرم و تقاوت آنهاست .
رنگهای زرد نارنجی و قرمز رنگهای گرم هستند. آنها فعال هستند و خودشان را در عکس به رخ می کشند و هیجان و حرکت را منتقل می کنند. اگر یک نقطه قرمز واضح را در مقابل یک نقطه آبی واضح قرار دهید، بسیاری از مردم نقطه قرمز را نزدیک تر به خود و البته ملموس تر خواهند دید.
رنگهای سبز ، آبی و بنفش رنگهای سرد و خنثی هستند . این رنگها ملایم تر هستند مانند آنچه در طبیعت وجود دارد. رنگهای آبی و سبز بطور خاص جزو رایج ترین رنگهای موجود در طبیعت هستند. یک آسمان آبی یا یک دشت سبز یک پیام آرامش بخش و خاطر جمع بودن را منتقل می کنند. رنگهای سرد دیگری هستند که در محیط های کم نور ، و در سایه های موجود در روزهای آفتابی نمایان می شوند که یک حس تاریکی در خودشان دارند. در عکس زیر در حالی که تم رنگی آبی – بنفش حس سرما را به ببینده منتقل می سازد نور زرد – نارنجی چراغ ها حس شور و گرمی و زندگی می بخشد. وجود توامان رنگ سرد و گرم ، یک کنتراست رنگی جذاب ایجاد کرده است که باعث جلب توجه بیشتر به عکس می شود و این یک نکته کلیدی در جذاب بودن عکس زیر است. این در حالیست که عکس زیر به آنصورت رنگارنگ نیست اما بکارگیری درست رنگها در ایجاد حس و ساختار عکس موثر بوده است.
- عکاس : حسین محمد حسین زاده – رنگ در عکاسی
هنگامی که شما در حال ترکیب بندی و ساختار بخشی به عکس خود هستید شروع به شناسایی رنگهای موجود می کنید و سعی می کنید از پیوند و استحکام آنها به نفع عکس خود استفاده نمایید. اغلب اوقات جفت شدن یک رنگ گرم با یک رنگ سرد یک حس کنتراست ایجاد می کند که منجر به یک عکس چشمگیر می شود. از طرفی عکسهایی که یکی دو رنگ غالب دارند میتوانند یک پیام یکپارچه و یکدست ارائه دهند البته اگر به درستی و با احتیاط بکار برده شوند. در عکس زیر به غیر از بافت موجود در عکس، رنگ ها به شدت در جلب توجه ببینده موثر هستند. خصوصا اینکه عکس از دو سه رنگ غالب برخوردار است.
- عکاس: مجید روئین فرد – رنگ در عکاسی
6- تُن یا تم یا مایه رنگی و نوری ( Tone )
یک عنصر مهم دیگر ترکیب بندی در عکاسی که در این مقاله آن را تُن می نامیم (این عنصر به نام های مختلف گفته میشود).
دو جور تُن داریم : هم تُن اشیا بطور مستقل و جداگانه و هم تُن کلی موجود در عکس. اگر چه تُن به ماهیت رنگ و شدت آن برمیگردد اما در عین حال به تاریکی و روشنایی عکس و کنتراست آن نیز مربوط می شود. به همین خاطر به جای اینکه بگوییم مایه رنگی بهتر است بگوییم مایه رنگی-نوری.
در واقع تُن چشم را در متن عکس با خود به به همراه می برد همانند یک تُن موسیقی که گوش شونده را در بالا و پایین اجرا با خود همراه می سازد. در واقع مایه های رنگی و روشنایی عکس را تُن عکس می گوییم.
تُن عکس حس کلی عکس را تغییر می دهد. عکسهایی که تیره تر هستند موضوع شما را مبهم می کنند و به آن حالت رازآلود می دهد. عکس های روشن تر ، موضوع را حالت آسمانی و خوش بینانه تر جلوه می دهند. در عکس زیر تن رنگی غالبا قهوه ای-سرخ با نورهای ملایم، حس ویژه ای در عکس ایجاد کرده است.
- عکاس : سردار موسوی – تُن در عکاسی
شما می توانید بسیاری از این عوامل را در ویرایش و توسط نرم افزار تنظیم و کنترل نمایید. مثلا میتوان با تاریک کردن اطراف یک عکس ، تمرکز بر مرکز عکس را بیشتر کرد ( وینیتنیگ ) . یا با استفاده از تکنیک dodge and burn عناصری را مبهم تر و بر عناصر دیگری از عکس تاکید کرد. یکی از راه های کم کردن توجه به مناطق یا المانهای یک عکس ، کم کردن کنتراست و تیره کردن آن نواحی است.
بنابراین به تُن عکس خود توجه نمایید هم در هنگام عکاسی هم در ویرایش . این عوامل کنترل می کند که چشم و ذهن مخاطب چگونه در عکس جریان پیدا کند و در عین باعث انتقال حس و حال عکس به مخاطب می شود.
روابط :
شش عنصر قبلی ، از مفاهیم اساسی و پایه ای در ترکیب بندی عکس به شمار می روند که بطور مستقل نقش مهمی ایفا می کنند. اما عناصر دیگری در ترکیب بندی هستند که تعامل و رابطه های قسمت های مختلف عکس را شامل می شوند نه نقش و تاثیر هر شی بطور مستقل. این عوامل را میتوان در دسته بندی “روابط” تعریف کرد. چهار عنصر زیر جزو بخش روابط قرار میگیرند.
7- فاصله ( Distance )
ساده ترین عنصر بین عناصر ترکیب بندی ، فاصله ی بین آنهاست. فاصله به چند دلیل مختلف اهمیت دارد. اگر بعضی از سوژه ها بیش از حد به هم نزدیک یا با هم متقاطع باشند در نتیجه می توانند باعث سردگمی شوند. سعی کنید با کمی حرکت و جا به جایی کاری کنید که هر بخش مهم، دارای فاصله ی مناسب و به اصطلاح فاصله تنفس باشد. فراتر از آن، همانطور که قبلا گفته شد فاصله بر مفاهیم اشکال و حتی ساختار و ساختمان عکس نیز تاثیر می گذارد.
رایج ترین ساختار در ترکیب بندی ، یک خط ( اتصال دو منطقه مورد توجه ) یا مثلث ( سه منطقه مورد توجه ) می باشد. هر چه موضوعات بیشتری به عکس اضافه کنید در واقع تعداد نقاط و خطوط و اضلاع فرضی در عکس بیشتر شده و ساختار عکس پیچیده تر خواهد شد و ترکیب بندی پیچیده را به دنبال خواهد داشت.
همچنین حواس تان به فاصله بین سوژه ها و لبه ی کادر باشد. اغلب شاهد عکس های خوبی هستیم که با یک نکته کوچک آسیب دیده است مثلا نوک کوهی که به لبه ی بالایی کادر خیلی نزدیک شده است که حاصل بی توجهی به ناحیه باقی مانده در ترکیب و فضای خالی آن است. به لبه های عکس خود در موقع عکاسی دقت کنید که قسمت های مهمی از عکس شما هستند. اگر سوژه شما به لیه ی عکس خیلی نزدیک باشد اصطلاحا عکس در آن ناحیه خفه می باشد و فضای کافی ندارد خصوصا اگر موضوع نیازمند چنین فضای تنفسی باشد.
اکثر مواقع میتوانید فواصل بین اشیاء در عکس را کنترل کنید فقط کافیست کمی جا به جا شوید. به سوژه نزدیک شوید یا از آن فاصله بگیرید. تلاش کنید پیامهای حسی که در ذهن تان دارید را دریافت کنید و به کار ببندید تا در پایان به یک نتیجه مطلوبی دست یابید.
8- تعادل یا بالانس ( Balance )
عنصر بعدی در کادربندی ، تعادل ( توازن ) است که به وزن بصری عناصر مربوط می شود. وزن بصری چیز پیچیده ای نیست و در واقع مقدار توجهی است که هر شی در عکس شما به خود جلب می کند. هر بخش از عکس شما، مقدار توجه مربوط به خود را دارد.
به نظر شما کدام عنصر بیشترین توجه را جلب می کند ؟ شاید بیش از هر چیز دیگری چهره و چشم های انسانها ( و حیوانات ) جلب توجه می نمایند. همچنین مناطق روشن ، مناطق شفاف ،مناطق با کنتراست بالا ، رنگهای زنده ، اشیاء غیر معمول و بافت های جالب در عکس نیز قابلیت جلب توجه زیادی دارند.
تعادل یعنی چیدمان درست وزن بصری در عکس . یک عکس متوازن ، دارای وزن بصری با مقداری مشابه در قسمت چپ و راست عکس می باشد. در یک عکس نامتوازن ، وزن بصری یک طرف بیشتر از سمت دیگر است.
- مفهوم تعادل در عکاسی
گاهی اوقات یک عنصر با وزن (بصری ) سبک تر میتواند با یک عنصر سنگین تر بالانس و متعادل شود اگر عنصر سبک تر از مرکز عکس فاصله بگیرد. مانند حالت تعادل یک کودک با بزرگسال بر روی یک الاکلنگ که اگر فرد بزرگسال ( سنگین تر) به مرکز ثقل نزدیک تر شود تعادل بهتر خواهد شد.
برای بررسی تعادل در عکس خود ، وزن بصری هر آیتم را نسبت به مرکز ثقل عکس خود تصور کنید و ببینید کدام یک نسبت به دیگر می چربد و سنگینی می کند .
- فاصله وزن بصری اشیاء نسبت به مرکز ثقل، در تعادل عکس همیت دارد
لازم به ذکر است که شما همیشه نمی خواهید که عکس تان در چپ و راست کاملا متعادل باشد. هر چند عکس های متعادل اغلب احساس طبیعی تر و هماهنگی بیشتر را القا می کنند. اما عکس های نامتعادل، حالت پویایی همراه با یک حس تنش دارند که در برخی عکس ها کاربرد دارد. بنابر این وقتیکه در حال چیدمان ترکیب بندی خود هستید تمرکز بر تعادل یا نامتعادل بودن عکس ، به این بستگی دارد که شما آنچه را که در ذهن دارید با احساسی که میخواهید از عکس منتقل کنید را با هم هماهنگ و منطبق سازید . بنابراین صرفا نمیتوان گفت که یک عکس باید متوازن باشد یا نا متوازن. عکس زیر با اینکه دارای عناصر زیادی هست اما توزیع آنها در بستر عکس به گونه ای است که در مجموع در حالت متعادلی قرار دارد.
عکاس : محسن رضاپور – مفهوم تعادل در عکاسی
9- فضای مثبت و منفی ( -Space -Positive and Negative )
یک ابر کوچک را در وسط یک آسمان بزرگ در نظر بگیرید. آسمان فضای منفی عکس می شود و ابر در واقع سوژه اصلی و فضای مثبت است.
فضای مثبت بخشی از عکس است که توجه رو به خود جلب می کند . مناطق با وزن بصری قابل توجه ، معمولا فضای مثبت دارند. همچنین مناطقی که بافت شاخص و جذابی دارند. فضای منفی پر کننده بین مناطق مثبت است. و البته لزوما مناطق محو شده بکگراند نیستند. مناطقی که المانهای تاثیر گذاری ندارند و جلب توجهی خاصی ایجاد نمی کنند فضای منفی هستند.
عکس هایی که فضای مثبت زیادی دارند احساس شلوغی ایجاد می کنند و عکس هایی که فضای منفی بیشتری دارند حس خلوتی و خالی بودن را منتقل می سازند. هیچکدام از اینها منحصرا یک مزیت محسوب نمی شوند اما هر دو میتوانند در یک عکس، بسیار قدرتمند عمل کنند و تاثیر مورد نظر عکاس را بر ثبت بگذارند. عکس های شهر نشینی با حس و حال کسب و کار و مشغله های روزمره و حمل و نقل ، فضای مثبت زیادی دارند. بر عکس، تصاویری هستند که یک موضوع کوچک را در یک صحنه بزرگ ثبت می کنند تا حس عظمت و در عین حال انزوا را منتقل کنند اینگونه تصاویر فضای منفی زیادی دارند. عکس زیر دارای فضای منفی زیاد است. یک دودکش تنها وسط سفیدی برف. در واقع مناطق پوشیده از برف فضای منفی محسوب می شوند اما ترکیب آن با دودکش بسیار با معنی و تاثیر گذار است و میتوان چندین خط به تفسیر آن پرداخت.
- عکاس : عباس رحمانی – مهفوم فضای مثبت و منفی در عکاسی
فضای مثبت و منفی به دیگر عناصر ترکیب بندی وابسته می باشند مانند وزن بصری یا فاصله ها . حتی یک عکس از یک سوژه تنها ( میتوان گفت یک پرتره ) بر اساس ترکیب بندی شما می تواند نسبت های متفاوتی از فضای مثبت و منفی داشته باشد. کافیست اندازه سوژه خود را در قاب ( کادر ) تغییر دهید بطوریکه با پس زمینه بیشتری محدود شده باشد یا کمتر. بدینصورت احساسات عکس بطور قابل توجهی تغییر خواهد کرد. در عکس زیر سوژه های زیادی دیده می شوند. اعم از ساختمان و درختان و درشکه و آدمها که هر کدام دارای وزن بصری قابل توجهی هستند به خاطر همین عکس دارای فضای مثبت زیادی هست و هر منطقه از عکس نکته ای برای گفتن دارد به خاطر همین در نگاه اول عکس شلوغ به نظر می رسد.
- عکاس : مهرداد شهابی نوید – مفهوم فضای مثبت و منفی در عکاسی
10- الگوها ( Patterns )
در عکاسی الگوها بسیارند. الگو یعنی یک چیز کوچک مثل یک شی یا سوژه یا یک بافت که در نقاط دیگر عکس تکرار می شود. حتی انعکاس یک کوه در یک حوضچه ی آب، که نوعی تکرار و الگو می باشد و نباید آن را کم ارزش تلقی کرد چراکه باعث ایجاد ارتباط در عکس می شود.
در واقع گاهی اوقات این الگو ها هستند که دلیل بودن عکس می باشند و علت اصلی اینکه چرا عکاس این عکس را گرفته است همان الگو می باشد.
الگوهای ساخت دست بشر، واضح تر بوده و بیشتر به چشم می آیند مانند عکس های مربوط به معماری. اما حتی مناظر طبیعی و موجودات زنده نیز الگو دارند مانند پرهای یک پرنده یا امواج تکرار شونده در دریا و آب . در عکس زیر عکاس از ماهی های صید شده یک ثبت و صید! جذابی انجام داده است و ماهی های تکرار شونده یک الگو زیبا برای جلب توجه مخاطب می باشند.
- عکاس: علیرضا وجدی اصل – الگوها در عکاسی
طبعا هر عکسی که شما میگیرید دارای یک الگوی واضح و مشخص نیست و البته این مشکلی ایجاد نمی کند. اما وقتی چیدمانی از تکرار یا نوعی همبستگی در جهان می بینید به آن توجه کنید که براستی می تواند منجر به یک عکس قدرتمند بر مبنا الگو بشود.
نتیجه:
اکثر تکنیک های دیگر ترکیب بندی در عکاسی چه عناصر ساده چه عناصر مفهومی و حسی ، از عناصر و المانهای بالا نشات میگیرند. در واقع عناصر ذکر شده مفاهیم پایه ای و اساسی می باشند. هر چند تعداد عناصر در ترکیب بندی از موارد ذکر شده بیشتر هستند اما مهمترین آنها که برای عکاسان ضروری است در بالا توضیح داده شدند. در واقع آسانترین و اساسی ترین چیزی که میتوانید در عکس خود بکار ببندید رعایت این ده عنصر در ترکیب بندی است و اهمیت آن به قدری هست که در هنگام شات زدن ( عکاسی کردن ) می بایست به آنها فکر کنید.
تالیف: محمد دلیری فر