هایپر فوکال و روش محاسبه آن با فرمول و بدون فرمول
فاصله هایپر فوکال چیست و چگونه میتوان آن را بدست آورد؟. موضوعی که همیشه برای مبتدی ها ، بلکه حتی برای عکاسان با تجربه تر میتواند کمی گیج کننده باشد. اما اگر میخواهید تصاویر شارپی ثبت کنید خصوصا از مناظر و طبیعت، این نکته می تواند سودمند باشد. در این مقاله فاصله هایپر فوکال – که به آن فاصله ابر کانونی هم می گویند – را برایتان شرح می دهم. به دلیل اینکه مفهوم هایپر فوکال با عمق میدان و دیافراگم وابستگی دارد بهتر است با کلیک بر روی دو موردی که نام برده شد آنها را نیز مطالعه بفرمایید.
فاصله هایپرفوکال چیست ؟
فاصله ایست از دوربین تا سوژه که اگر روی آن نقطه فوکوس کنید بیشترین عمیق میدان را خواهید داشت. یعنی از سوژه ای که فوکوس می کنید تا بی نهایت در پشت سوژه فوکوس خواهد بود و البته مقداری نیز در جلوی سوژه فوکوس است که بستگی به تنظیمات و شرایط دارد.
فرض کنید در طبیعت هستید و میخواهید از یک منظره عکس بگیرید و همه چیز باید فوکوس بوده و وضوح کافی داشته باشد از عناصر پیش زمینه تا عناصر دوردست مانند کوه ها و …
اگر روی یک المان در نزدیک و پیش زمینه فوکوس کنید ممکن است پس زمینه محو و تار شود. و اگر روی پس زمینه فوکوس کنید موضوعات نزدیک به دوربین فوکوس نخواهند بود!. پس چکار باید کرد؟.
می بایست روی نقطه ای بین پیش زمینه و پس زمینه فوکوس کنید تا بیشترین محدوده ی فوکوس حاصل شود. این نقطه فوکوس که بیشترین عمق میدان را به شما ارائه می دهد فاصله هایپر فوکال ( یا فاصله ابر کانونی ) است.
تعریف هایپرفوکال در متون فنی اینگونه آمده است: نزدیکترین فاصله ای که میتوان روی آن فوکوس کرد تا همه عناصر تا بی نهایت در حد قابل قبولی وضوح داشته باشند. منظور از بی نهایت یعنی دورترین المانها به لنز شما مانند افق ،کوه های دوردست ، ستاره ها و … .
در این تعریف در واقع هر چه بتوانیم فاصله نزدیک تری را فوکوس کنیم هم المانهای نزدیکتر به دوربین فوکوس خواهند بود هم عمق میدان بیشتری داریم با این شرط که از آن نقطه تا بینهایت نیز در فوکوس باشد وگرنه ما روی هر شی نزدیکی بطور مستقل می توانیم فوکوس نماییم.
به لجاظ فنی تعریف دومی هم گفته شده که عبارتست از : فاصله ابر کانونی فاصلهای است که تا آن فاصله برای لنزی که در بینهایت فوکوس شده تمام موضوعات به اندازه قابل قبولی شارپ هستند. این تعاریف از عملکرد فیزیک نور و عدسی حاصل شده است.
در تمام این تعاریف عوامل موثر در عمق میدان مثل دیافراگم و فاصله کانونی نیز در این فاصله تاثیر گذارند. می توان گفت فاصله ابر کانونی یعنی رسیدن به عمق میدان بی نهایت و عمق میدان خود نیز به عواملی بستگی دارد که در مقاله عمق میدان آنها را بررسی کردیم.
نکته مهم این است که اگر شما روی فاصله هایپرفوکال فوکوس کنید از نصف این فاصله در جلوی نقطه فوکوس ، تا بینهایت در پشت آن، شارپ و واضح خواهد بود. مثلا اگر در یک دیافراگم و فاصله کانونی مشخص ، هایپرفوکال شما ده متر باشد یعنی همه چیز از 5 متر تا بی نهایت وضوح خواهد داشت. به چه عالی ! می توان یک عکس از طبیعت با وضوح خوبی را به ثبت رساند.
موارد استفاده از هایپرفوکال
همیشه فوکوس کردن روی فاصله هایپرفوکال نیاز نیست. مثل شما روی یک بلندی ایستاده اید و میخواهید از کوه های دوردست یا افق عکس بگیرید و چیزی در پیش زمینه ندارید. بنابراین فوکوس کردن روی همان کوه ها کافیست. چرا که نزدیک ترین المان به شما در واقع همان دوردست و تقریبا بینهایت است. در اینصورت اندازه دیافراگم نیز خیلی تاثیری ندارد چرا که نزدیکترین سوژه، خود انقدر دور است که با یک لنز واید، به شما عمق میدان زیادی خواهد داد و لزومی ندارد از دیافراگم هایی استفاده کنید که می دانید ممکن است کیفیت تصویر را تحت تاثیر قرار دهد ( دیافراگم های خیلی بسته و مشکلات پراش نوری ).
فاصله ابر کانونی زمانی مهم است که هم سوژه هایی نزدیک به لنز دارید و هم سوژه هایی در دوردست، و مایل هستید همه آنها به اندازه کافی شارپ و تمیز باشند. فوکوس روی نقطه ای بین آنها در فاصله ابر کانونی ، وضوح قابل قبولی از المانهای دور و نزدیک به همراه خواهد داشت.
ضمنا فاصله ابر کانونی همیشه نجات بخش نخواهد بود. فرض کنید سوژه ای دارید که بیش از حد به لنز شما نزدیک است مثلا در فاصله 10 سانتی متری شماست. در اینصورت احتمالا تلاش شما برای انجام ثبتی شارپ از فاصله 10 سانتی متری تا بی نهایت نتیجه ای نخواهد داشت ( مگر با تجهیزات خاص و تخصصی). که البته اینگونه شرایط کمتر پیش می آید اما در هر حال ممکن است با آن رو به رو شوید. در اینصورت می بایست از تکنیک انباشت فوکوس – focus stacking – استفاده نمایید ( ثبت چند عکس با فوکوس های مختلف برای دسترسی به فوکوس در کل تصویر و سپس ادغام آنها در یک برنامه ویرایشگر ). یا اینکه دوربین خود را از سوژه نزدیک به لنز، دورتر ببرید. اغلب موارد حالت دوم بهتر و راحت تر است. چرا که تکنیک انباشت فوکوس ساده نیست و نیاز به تجربه دارد و البته با مشکلات و محدودیت هایی نیز همراه است.
به عکس زیر توجه کنید. در این تصویر عکاس قصد داشته است تمرکز مخاطب را بیشتر به سمت دو سوژه اصلی یعنی اسب ها ببرد. هر چند بکگراند زیبایی هم در صحنه وجود داشته است اما با تنظیماتی که عکاس انجام داده است پس زمینه (بکگراند) محو و از اهمیت آن کاسته شده است. حال اگر عکاس میخواست از اسب ها تا دوردست در فوکوس باشند می بایست فاصله هایپرفوکال را بکار می گرفت و بیشترین عمق میدان را اعمال می کرد. پس استفاده از هایپرفوکال کاملا به نیت عکاس برمیگردد.
هایپرفوکال از نگاه فنی و فرمول :
در قسمت های قبلی ، سعی شد موضوع بطور ساده تری بیان شود تا برای همه بخصوص مبتدیان قابل فهم باشد. اما در این بخش، اطلاعات تخصصی تری را شرح خواهم داد که دانستن آنها ضروری نیست و میتوانید از خواندن این بخش صرفنظر کنید.
فرمولی که فاصله هایپرفوکال را محاسبه می کند به شرح ذیل است. ( البته این فرمول بنابر تعریف اولی که پیشتر ذکر شد می باشد ).
- فرمول محاسبه هایپرفوکال
یاد گرفتن و محاسبه فاصله هایپرفوکال با این فرمول اصلا لازم نیست. زیرا به زودی برنامه ای به شما معرفی می کنم که اینکار را به ساده ترین شکل ممکن برای شما انجام می دهد. من خودم از این فرمول استفاده نمی کنم و ذکر آن در اینجا برای آشنایی اجمالی شما با مفهوم ریاضی-فیزیک فاصله ابر کانونی است. البته همیشه علاقمندانی هستند که اینگونه موارد برایشان جذاب است.
focal lenght = همان فاصله کانونی لنز شما می باشد. مثلا اگر از لنز 50mm استفاده می کنید این عدد 50 است.
f-number = همان عدد دیافراگم است. مثلا اگر از f/5.6 استفاده می کنید این عدد 5.6 است.
acceptabe circle of confusion = قطر دوایر گیجی که یک معیار فنی وابسته به لنز و اثر آن روی سنسور است.
فرمول بالا مشخص می کند چرا یک فاصله کانونی زیاد مثلا 300mm ، یا یک دیافراگم باز مثلا f/2، باعث میشود فاصله هایپرفوکال بیشتر شود. متغییر سوم یعنی دوایر گیجی به اندازه کافی پیچیده و گیح کننده است و مربوط به مبحث فیزیک نور و لنز می باشد در صورت تمایل میتوانید در اینترنت بیشتر در باره آن جستجو کنید.
مقدار این عدد به میلی متر است و مثلا برای یک دروبین فول فریم 0.03mm می باشد. این یک عدد فنی است که ممکن است با تجهیزات مختلف و تکنولوژی متفاوت دوربین ها متغییر باشد یا خصوصا در رزولوشن های خیلی بالا و چاپ های بزرگ ممکن است نمود بیشتری داشته باشد. در گذشته (خصوصا عکاسی فیلمی ) ، جدولی با استفاده از این فرمول برای فاصله کانونی ها و دیافراگم های متفاوت تهیه می شد که عکاس بتواند از آن در هنگام عکاسی استفاده کند. اما امروزه دیگر نیاز به همراه بردن جدول نیست و اپلیکیشن اینکار را برای شما انجام می دهد.
استفاده از اپلیکیشن برای تشخیص هایپرفوکال
امروزه از بس همه ما به گوشی های هوشمند وابسته شدیم که استفاده از اپلیکیشن برای بدست آوردن فاصله ابر کانونی چیز غریبی نیست. من هم خودم را راحت کرده ام و به جای تمرکز بر روی راه های میدانی ( که بزودی آنها را شرح خواهم داد ) به اپلیکیشن مراجعه می کنم.
طبعا اپلیکیشن هم از فرمولی مشابه بالا استفاده می کند. من از اپلیکیشن DOF Caculator استفاده می کنیم که در مقاله عمق میدان محاسباتی با آن انجام دادیم که می توانید به آن مراجعه کنید. در این اپ با تعیین نوع دوربین، دیافراگم و فاصله کانونی لنز، عمق میدان را برای شما محاسبه می کند و ضمنا نزدیکترین نقطه فوکوس ، دورترین نقطه فوکوس و فاصله هایپرفوکال را به شما می دهد. در این برنامه اگر عمق میدان را infinite داد یعنی به حالت بینهایت رسیده اید. در مقاله عمق میدان با ذکر چندین مثال از این اپلیکیشن به شرح آن پرداخته ام.
استفاده از مقایس فوکوس بر روی لنز
روی بدنه برخی از لنزها اطلاعاتی درج شده است که در واقع به نوعی خلاصه شده جدول بالا می باشد و نشان دهنده عمق میدان شما در یک دیافراگم خاص است. که آن را Zone Focusing یا Focusing Scale یا مقایس فوکوس هم می گویند.
این مقیاس و اعداد را در قسمتی که در عکس زیر با کادر سبز رنگ مشخص شده است می توانید ببینید. متاسفانه همه لنزها مقایس فوکوس (یا عمق میدان) ندارند. بیشتر، لنزهای قدیمی حرفه ای این مقیاس را داشتند. در لنزهای مدرن و جدید این را کمتر می بینیم خصوصا لنزهای ارزان قیمت. یا در برخی لنزها، تنها در یکی دو دیافراگم این اطلاعات درج شده است.
بعضی از لنزهای زوم جدید این مقایس فوکوس را دارند ( Focusing Scale ) اما بدون تعیین مقیاس دیافراگم چرا که نمی توانند بطور همزمان در دو محدوده زوم مقدار دقیق را با توجه به دیافراگم خاص نشان دهند. و فقط به شما می گویند که با چرخاندن رینگ فوکوس، همینک فوکوس روی چه فاصله ای قرار گرفته است. به نظرم با دوربین های دیجیتال جدیدی که هر روز در حال گسترش هستند مانند دوربین های بدون آینه که محدوده فوکوس را بطور زنده در نمایشگر به شما نمایش می دهند دیگر این مقیاس روی لنزها از میان برود و در آینده همه این اطلاعات را در صفحه نمایشگر ببینیم. تا زمانی که پیش بینی من برای مشاهده بسیاری از اطلاعات مهم مانند عمق میدان در صفحه نمایشگر جامعه عمل بپوشد بهتر است اندکی در باره ی این مقیاس توضیح دهم.
اگر لنز شما این مقیاس را بطور کامل دارد ابتدا مقدار دیافراگم را برای عکس تعیین کنید. مثلا در این عکس دیافراگم روی f/11 تعیین شده است. در قسمت بالایی کادر سبز، یک کادر سفید است که با چرخاندن رینگ فوکوس تغییر می کند و به شما می گوید روی چه فاصله ای فوکوس کردید. که هم بر اساس متر ( رنگ سفید ) هم فوت ( رنگ سبز ) به شما نشان داده شده است. الان مابین 1 تا 2 متر فوکوس شده است یعنی تقریبا روی نقطه 1.5 متر فوکوس شده است.
خب عمق میدان چقدر است ؟ اعداد قسمت زیر (در کادر سبز) ثابت هستند. از خط وسط ( در قسمت پایین کادر سبز ) به سمت چپ و راست در فوکوس هستند تا عدد 11 . چون دیافراگم را روی 11 گذاشته بودیم. یعنی از فاصله یک متر تا دو متر فوکوس داریم و عمق میدان ( محدوده ناحیه فوکوس ) یک متر است . اگر در همین حالت دیافراگم 16 بود این فاصله تا اعداد 16 محسوب می شد یعنی چیزی کمتر از یک متر و بیشتر از 2 متر در ناحیه فوکوس بود.
در این مثال کاملا مشخص است که هر چه دیافراگم بسته تر باشد محدودع عمق میدان بیشتر است. هر زمان رینگ فوکوس را طوری چرخاندید که علامت بینهایت در محدوده عمق میدان آمد ( با توجه به دیافراگم ) یعنی شما به هایپر فوکول دست یافته ایید. بدین ترتیب این قسمت Zone Focusing ، خیلی سریع عمق میدان را به نشان میدهد. اما چون مقیاس و درجه بندی خیلی ریز ندارد ممکن است خیلی دقیق به ما کمک نکند اما برای فاصله ابرکانونی سریعترین راه است.
روش نمایش زنده:
روش دیگری که دقیق تر است این است که دیافراگم مد نظر خود را تنظیم کنید و روی دورترین نقطه در عکس خود فوکوس کنید. یک عکس بگیرید. در صفحه نمایشگر عکس را با بزرگنمایی صد در صد مشاهده نمایید. به پس زمینه ای که فوکوس کردید نگاه کنید و به دقت بیایید به سمت جلو. نقطه ای را خواهید دید که تار شدن شروع می شود . پس نزدیکترین نقطه ای که شارپ است را مد نظر قرار دهید این همان نقطه هایپرفوکال است. حال لنز را در همین نقطه فوکوس کنید و البته دیافراگم را عوض نکنید. در اینصورت از نصف این فاصله در جلو تا آخر پس زمینه فوکوس است. هر چه دیافراگم بسته تر باشد فاصله ی بیشتری از جلو در فوکوس قرار میگیرد چرا که عمق میدان بیشتر است. پس اگر با استفاده از این روش می بینید که برخی از المانها در جلو که میخواهید فوکوس باشند نیستند چاره ای ندارید تا دیافراگم بسته تری انتخاب کنید ( همیشه پارامترهای موثر در عمق میدان را مد نظر داشته باشید ).
با این روش رسیدن به نقطه هایپرفوکال صد در صد دقیق نیست اما قابل قبول است. چرا که ممکن است هر کسی بر اساس بینایی خود نقطه ای را مرز تار شدگی بداند. ضمن اینکه این تشخیص بستگی به کیفیت نمایشگر و تنظیمات رنگی و نوری آن دارد و تصویر نمایشگر معمولا فرمت JPEG است و ممکن است کمی شارپ شده باشد. همچنین شاید شرایط نوری محیط طوری باشد که نتوانید نمایشگر را خوب ببینید و بررسی نمایید تا به نقطه مرزی بین تاری و شارپی برسید و البته این روش کمی نیز وقت گیر است. در هر صورت این روش کاملا به بینایی شما، دقت نمایشگر و میزان حوصله شما در بدست آوردن نقطه مذکور بستگی دارد.
روش فوکوس تار
این یک روش نسبتا ساده برای پیدا کردن فاصله hyperfocal است، هرچند که با موارد احتمالی نیز همراه است. برای این روش نیز می بایست از حالت نمایش زنده یا همان Live View استفاده نمایید.
دیافراگم را تا آخر باز کنید. فوکوس خود را روی حالت دستی بگذارید. به حالت نمایش زنده بروید. سپس به نحوی فوکوس کنید که پیش زمینه و پسزمینه هر دو بطور یکسانی تار شوند. دیگر به فوکوس دست نزنید این همان فاصله هایپر فوکال است. حال دیافراگم دلخواه را تنظیم کنید. در موارد زیر این روش قابل استفاده نیست:
بعضی از دوربین اجازه نمیدهند در نمایش زنده دیافراگم را تنظیم کنید. خب پس این روش را بیخیال !
یا ممکن است لنز شما خطای Focus Shift داشته باشد. یعنی در دیافراگم باز فوکوس می کنید. اما وقتی دیافراگم بسته شد ( یا تغییر کرد ) ممکن است کمی خطا فوکوس بوجود بیاید. یعنی فوکوس کمی جا به جا شود . با تجربه و شناخت از لنز خود خواهید دانست که آیا دوربین شما خطای شیفت یا جا به جایی فوکوس دارد یا نه . البته در دیافراگم های خیلی بسته این مشکل جبران میشود چرا که عمق میدان به قدر کافی زیاد است که اندکی جا به جایی فوکوس ( Focus Shift ) مشکلی ایجاد نکند.
فوکوس با استفاده از تقسیم صفحه نمایشگر:
بعضی از دوربین ها مانند نیکون 810 میتوانند صفحه نمایشگر رو بصورتی دو قسمتی ( Split Scrren ) و زوم شده نمایش دهند. در این حالت که به شکل Live View است شما می توانید پیش زمینه و پس زمینه را همزمان و به شکل زوم شده ببینید و فوکوس رو طوری تنظیم کنید که هر دو ناحیه بطور یکسانی به وضوح برسند و در واقع اینگونه روی فاصله ابرکانونی فوکوس کرده اید. البته موقعی مناسب می باشد که وضعیت صحنه با آنچه زوم شده است به شکلی باشد که دورترین و نزدیکنترین المان دلخواه را با هم ببینیم. شاید اگر در آینده وضعیتی اضافه شود که ما بتوانیم دو ناحیه دلخواه را برای زوم معرفی کنیم کار بدست آوردن هایپرفوکال بسیار سریع و راحت خواهد بود.
فوکوس روی بینهایت :
این روش برای دوربین های DSLR واقعا مفید و سریع است. فرض کنید دوربین روی سه پایه قرار داده شده است و دیافراگم مورد نظر را نیز تنظیم کرده اید (مثلا f/11). دوربین را روی حالت نمایش زنده ببرید تا تصویر را در نمایشگر ببینید. فوکوس را روی تنظیم دستی قرار دهید. کادر داخل نمایشگر را روی دورترین نقطه که قصد فوکوس دارید ببرید و با دکمه بزرگنمایی تا حد امکان این ناحیه را بزرگ کنید. ( دوربین 7D من تا ده برابر بزرگ نمایی می دهد ). حالا رینگ فوکوس را روی نزدیکترینِ حالتِ فوکوس تنظیم کنید ( معمولا در حالی که دوربین را به سمت سوژه نشانه گرفته اید با چرخاندن رینگ فوکوس به سمت راست، فوکوس روی نزدیکترین حالت قرار می گیرد ). دکمه پیش نمایش عمق میدان دوربین خود را نگهدارید و در حالیکه تصویر را در نمایشگر می بینید حلقه فوکوس را بچرخانید و به محض اینکه این ناحیه ( یعنی دورترین ناحیه تصویرتان که زوم کرده بودید ) شفاف و واضح شد متوقف شوید و فوکوس را بر هم نزنید. اینک شما به فوکوس روی نقطه هایپر فوکال رسیده اید. اگر دیدید هنوز بعضی از المان های نزدیک به دوربین فوکوس نیستند یعنی عمق میدان کافی نبوده است. دیافراگم را یک استپ ( یا به میزانی که حدس می زنید لازم است ) بندید و سپس این عمل را تکرار کنید. به نظر من این یکی از بهترین و سریعترین روشهای برای دستیابی به عمق میدان تا بینهایت است بطوریکه اگر بخواهم از روشهای میدانی برای رسیدن به هایپر فوکال استفاده کنم این روش آخر را ترجیح می دهم.
در عکس زیر عکاس سعی کرده کل طبیعت و منظره، از سوژه های نزدیک به لنز تا دور دست را در فوکوس نسبتا مناسبی قرار دهد و با استفاده از فاصله ابر کانونی یک عکس نسبتا شارپ از همه سوژه ها به مخاطب ارائه دهد.
نتیجه :
در پایان حتما نکات زیر را مد نظر قرار دهید.
1- ممکن است هر یک از روشهای بالا مزایا یا معایبی داشته باشند که تجربه شما با دوربین و لنز خود می تواند بهترین روش را برای شما تعیین کند.
2- هایپرفوکال مبحث پیچیده ای است اگر بخواهیم به لحاظ فنی و فیزیک نور و فرمول ریاضی آن را درک و بررسی نماییم. اما برای ما عکاسان باید موضوع ساده باشد و آن فوکوس کردن روی سوژه ای بین پیش زمینه ( foreground ) و پس زمینه ( background ) است بطوریکه فوکوس تا بینهایت را شامل شود.
3- عکاسان تخصصی طبیعت و مناظر که معمولا نیاز به عمق میدان زیاد و فوکوس تا بینهایت را دارند حتما بر اساس تجارب و نوع تجهیزاتی که دارند بهترین حالت میدانی برای رسیدن به فاصله ابر کانونی خود را یافته اند. اما به دور از روشهای میدانی ، به نظرم اپلیکیشن محاسبه عمق میدان ( و هایپرفوکال) در خیلی موارد میتواند راحت ترین راه باشد.
4- مشکلی اساسی که در اپلیکیشن (یا جدول هایپرفوکال) ممکن است داشته باشید این است که مثلا اپلیکیشن هایپروفوکال به شما می گوید اگر روی فاصله 10 متری فوکوس کنید همه چیز از نصف آن ( یعنی فاصله 5 متری ) تا بینهایت در فوکوس خواهد بود. خب در اینصورت شما باید تخمین درستی از فاصله ده متر داشته باشید که روی آن فوکوس کنید. البته دستگاه های اندازه گیری فاصله نیز وجود دارند که به نظرم جز در موارد خیلی تخصصی، استفاده از آنها لازم نیست. شاید استفاده از روش آخر (فوکوس روی بینهایت) توام با اپلیکیشن بتواند همیشه مشکل گشا باشد.
5- صحنه عکاسی خود را مجسم کنید ( در عمق ). یک خط فرضی در یک سوم ابتدایی در نظر بگیرید. اگر فوکوس روی این نقطه قرار گیرد می توانید تقریبا بگویید عمق میدان زیادی دارید و شاید نقطه هایپرفوکال باشد. چرا که معمولا عمق میدان دو سوم در پشت سوژه فوکوس و یک سوم در جلو گسترده می شود. (توجه: همیشه این قانون برقرار نیست. چرا که اگر در نواحی خیلی نزدیک فوکوس کنید ناحیه عمق میدان ممکن است 50/50 باشد ( یعنی 50 جلو سوژه و 50 پشت آن ) و اگر در نواحی خیلی دور فوکوس کنید ممکن است 10/90 باشد. این شاید دیمی ترین! راه برای دستیابی به بیشینه عمق میدان باشد. هر چند خیلی دقیق نیست اما مواقعی که دقت زیاد فوکوس در عناصر خیلی نزدیک برایتان مهم نیست می تواند کارساز باشد.
6- مهمترین نکته را به آخر موکول کردم که تا روی آن دقت بیشتری داشته باشید. ببینید همه موارد و روشهایی که گفته شد یک نکته در دل خود دارند که همه وابسته به عمق میدان هستند و عمق میدان نیز وابسته به اندازه دیافراگم ، فاصله کانونی لنز ، فاصله دروبین تا سوژه ( + ابعاد سنسور ) است. اگر در مورد عمق میدان اطلاعات کافی ندارید برای خواندن مقاله مربوطه اینجا را کلیک کنید. شما زمانی در عکاسی ( یا در یک مبحث خاص آن ) تبجر پیدا می کنید که تمرین کنید و تمرین . مثلا شما سریعا باید بدانید ترکیب یک لنز واید ( مثلا 35mm و کمتر ) با یک دیافراگم بسته ( حالا نه خیلی بسته مثلا حتی f/8 یا f/11 ) می تواند شما را به عمق میدان زیادی برساند و با این تنظیمات به سراغ هایپر فوکال می روید. و اگر به عمق میدان کافی نرسیدید مجبور هستید دیافراگم را باز هم بسته تر کنید و در عین حال می دانید دیافراگم های خیلی بسته باعث بی کیفیت شدن عکس می شود. بنابراین عکاسی یک مبحث چند عاملی است که شما در حین شات زدن باید همه موارد را در ذهن داشته باشید.
نویسنده : محمد دلیری